در زندگی روزمره مان بسیار اتفاق می‌افتد که اغلب هر آنچه را که آموخته ایم به فراموشی می‌سپاریم. در حقیقت، تنها چیزی که سریع‌تر از سرعت افکارمان است سرعت فراموشکاری ماست.

در اینجا هفت یادآوری مهم برای زنده ساختن آنها در ذهن تان آورده شده است…

1. نگرش و رفتار، همه چیز را متفاوت می‌سازد.

دو نفر می‌توانند تحت تأثیر شرایطی یکسان قرار گیرند و به روش های کاملا متفاوت واکنش نشان دهند؛ این تنها به دیدگاه شان بستگی دارد. کسانی ممکن است خودشان را قربانی ببینند، در حالی که دیگران به آنها پی می‌برند و از شرایط فراهم شده بیشترین فرصت‌ها را می‌سازند.

هنگامی که چشم انتظار بی‌مهری و ظلم زندگی و زمانه باشید، همواره مطابق با انتظارات تان پیش خواهد رفت. از سوی دیگر، هنگامی که خودتان را در وضعیتی خوب و موفق تصور می‌کنید، خود را در شرایط بسیار بهتری خواهید یافت.

مهم است تا به یاد داشته باشید که در هر وضعیت و شرایطی ارزش و اهمیتی نهفته است. امکانات مثبت با هر گردش احتمالی سرنوشت و تقدیر ایجاد می‌شوند. مهم نیست که چه اتفاقی می افتد یا نمی افتد، زندگی همان چیزی است که شما برای ساختن بر می‌گزینید. شما تنها باید عالی و درخشان ساختن آن را انتخاب کنید.

2. اندکی غم و اندوه بایسته و ضروری است.

شما نمی‌توانید به طور کامل خود را از غم و اندوه بدون دور نگه داشتن خودتان از شادی‌ها محافظت کنید. اندوه بخشی از این سفر است. زندگی مجموعه ای از پستی ها و بلندی هاست؛ ماجرایی که نیارمند شماست برای دل به دریا زدن و عملکردهایی که از امکان هم موفقیت (شادی) و هم شکست (اندوه) برخوردار است.

هنگامی که راه تان را می‌یابید، نباید از گام برداشتن به جلو بترسید. شما نیاز به شجاعت کافی برای دل به دریا زدن و گاهی اوقات شکست دارید. نا امیدی و اندوه ابزارهایی هستند که زندگی برای نشان دادن راه به ما از آنها استفاده می‌کند.

در پایان، ما حتی بیش از موفقیت هایمان از شکست هایمان می آموزیم. هر گام، گامی است در مسیری درست. کتاب خوش بینی آموخته شده را بخوانید.

3. نمی‌توانید از آتش برای مبارزه با آتش استفاده کنید.

واژه های خشن و خصمانه را بر سر آنهایی که همین کار را می‌کنند نریزید. لحن آن را ملایم تر سازید و بوی بد و ناخوشایند این برخورد را با بوی خوش و رایحه تصمیم و راه حل جایگزین سازید. فرد مخالف می‌خواهد بلندتر فریاد کند، شما باید آرام‌تر و با اطمینان‌تر سخن بگویید. آرامش و خویشتن داری تان را حفظ کنید، اجازه ندهید آنها شما را عصبانی و خشمگین سازند.

نمونه ای از یک وجود پاک و خالص با داشتن درک نابی از واقعیت باشید. گفتگو کنید و مقصودتان را از جایی آرام و صلح آمیز، از جایی عاشقانه با بهترین نیت ها بیان کنید. قضاوت و داوری خوب در مورد آنچه که می‌گویید و چگونه آن را می‌گویید، در افکاری که به همراه دارید، در احساساتی که آشکار می‌سازید را تمرین کنید. و بیشتر از همه از صدا و گفتارتان برای خوبی ها استفاده کنید؛ برای الهام بخشی، برای دلگرمی و تشویق، برای آموزش، برای گسترش مفاهیم عشق و ادراک.

4. هر فرد به شیوه ای تلاش و تقلا می‌کند.

هنگامی که با مشکلات و مسائل خودتان روبرو می‌شوید، از عقل تان بهره برید؛ هنگامی که به آنها که با مشکلات شان مواجه می‌شوند کمک می‌کنید، از قلب تان استفاده کنید.

پرسش‌هایی که می بایست از خودتان بپرسید: احتمالا چقدر توانستم مشکلاتی که در قلب دیگری است را بشناسم؟ چقدر می‌توانم امیدوار باشم به درک این فردی که از شرایط خاص دردناک و نا امید کننده ای که شناخته ام رنج برده است؟

و حتی برتر از توانایی تان برای الهام بخشی به آنها با امید به آینده ای درخشان تر، ظرفیت و گنجایش شماست برای برانگیختن آنها تا به طور مستقیم با بدترین چیزها در وجودشان روبرو گردند و صادقانه با آن برخورد کنند، پس آنها می‌توانند در طول زمان دوباره بهترین ها را در خودشان کشف کنند و بازیابند. کتاب 5 زبان عاشقانه را بخوانید.

5. ترس همواره وجود دارد.

هر تجربه جدیدی حداقل موجب اندکی ترس می‌شود؛ و این خوب است. ترس می‌تواند به شما برای ارزیابی خطر و آماده شدن برای تمامی انواع شرایط مهم، و چالش برانگیز کمک کند. اما نخست باید این را درک کنید که هدف از ترس، متوقف ساختن شما نیست.

ترس به شما برای ارزیابی و سنجش مسیر پیش رو، یاری می‌رساند. بی شک، مهم است که پیش از حرکت به درون قلمرو و منطقه ای ناشناخته، مکث کرده و با دقت نگاه کنید. هرچند، درست به همان اندازه مهم است که، پس از پشتکار و آماده سازی کافی، در واقع رو به جلو حرکت نمایید.

بگذارید که ترس آگاهی تان را بیشتر سازد، و سپس بگذارید که الهام بخش شما برای کنش و عملکردتان باشد. موفقیت تان با جستجوی پناهگاهی از آنچه که از پیش با آن آشنا و راحت بودید ایجاد نمی‌شود. شما باید سفری کنید به درون ناشناخته ها، که آماده برای چالش ها و مصمم به انجام هر آنچه که ضروری است باشید. راهی برای رسیدن به فراتر از ترس تان، رفتن به سوی آن است. آنچه که می‌ترسید را انجام دهید، پس ترس کنترل و نظارتش را بر شما از دست می‌دهد.

6. گام‌های کوچک، شما را به جاهای بزرگی می‌رسانند.

بزرگترین اشتباه ها این است که تنها به این دلیل که فقط می‌توانید کار اندکی انجام دهید، هیچ کاری نکنید. در حقیقت برداشتن گام های خیلی کوچک در مسیری درست، بسیار مؤثرتر و سودمندتر از یک جهش عظیم است که تنها به سکندری خوردن و افتادن منجر می‌شود و هرگز دوباره برنمی‌خیزید.

نتیجه نهایی: مسیر به سوی هر هدفی نیازمند صدها گام کوچک است؛ یکی پس از دیگری. جایی که می خواهید بروید را بشناسید، یک گام بردارید، و به گام برداشتن ادامه دهید، پشتکار و پایداری شما را به آنجا می رسانند. کتاب قدرت خلق و خو را بخوانید.

7. شما تنها قادر به تغییر خودتان هستید.

منتظر کسی که به شما آسیب می‌زند تا او را متناسب با خودتان سازید، نباشید؛ این نوع تفکر تنها مانع از التیام یافتن زخم های کهنه تان می‌شود. پاسخ این نیست که در انتظار آنها برای تغییر باشید. شما هیچ کنترل و نظارتی بر آنها ندارید، و آنها ممکن است تغییر نکنند.

آرامش درونی با تغییر تفکرتان پیدا می‌شود، نه افرادی که شما را می آزارند. و شما تفکرتان را به خاطر خودتان، برای آرامش ذهن تان، ادراک تان، و آینده درخشان تان تغییر می‌دهید تا مجبور به انجام هیچ کاری با این فرد یا آنچه که آنها با شما کردند نباشید.

بنابراین آنهایی را که در گذشته شما را آزرده اند ببخشید، و حتی مهمتر از آن به خاطر اینکه به آنها اجازه آزردن تان را دادید خودتان را ببخشید. سپس لبخند بزنید انگار که هرگز نگریسته اید، قلب و ذهن تان را دوباره بگشایید انگار که هرگز آزرده نشده اید، باقی عمرتان را زندگی کنید گویی که در حال فرار از زمان هستید.