Alarm Clock

پژوهشگران می گویند که «تغییر ساعت اجتماعی1» سرچشمه ی برخی پریشانی های ناشی از خواب است، برای مثال بدن ما به شکل متفاوتی به نور داخل و خارج محیط عکس العمل نشان می دهد که این مسئله ساعت بیولوژیکی بدنمان را مختل می کند.

تحقیقات جدید نشان می دهد، در این دنیای صنعتی، تضاد بین دو نیروی مخالف – بیولوژی و ساعت شماطه ای – به چاق شدن اشخاص کمک می کند.
بنا بر گفته ی پژوهشگران، از آنجاییکه افراد مجبور به پذیرش برنامه هایی هستند که برای آنها غیر طبیعی است به اندازه ی کافی نمی خوابند که این اختلاف در تنظیم زمان طبیعی خواب و برنامه های کاری یا مربوط به مدرسه منجر به محرومیت از خواب  می شود. داده های بدست آمده از نظرسنجی ها نشان می دهد در افرادی که اختلاف زمانی زیادی در تنظیم وقت خواب دارند احتمال بیشتری می رود که دچار اضافه وزن شوند.

تیل رونِبِرگ2 پژوهشگر مطالعاتی دانشگاه مونیخ می گوید: «ما موجودات بیولوژیکی هستیم و بدن ما دارای ساعت بیولوژیکی است و آنچه جامعه – منظور من آدمهای بد نیستند، منظور من همه ی ما هستیم – دارد آن را نادیده می گیرد ساعت بیولوژیکی است.» «ما انسانها گمان می کنیم هرکاری که بخواهیم می توانیم با ساعت اجتماعی انجام دهیم.»

خواب و سلامتی

ارتباط خوبی میان خواب و سوخت و ساز بدن وجود دارد. مطالعات پیشین مدت خواب کوتاهتر را با چاقی مرتبط دانسته اند، و حتی برخی مطالعات مدت خواب طولانی تر را نیز با چاقی مرتبط دانسته اند، اگرچه به گفته ی جِیمی زایتزر3، پروفسور دستیار در دانشگاه استنفورد که مطالعاتی را بر روی ضرباهنگ ها و خواب شبانه روزی انجام می دهد، ارتباط خواب طولانی تر با چاقی کمتر برقرار می باشد. البته زایتزر درگیر مطالعات انجام شده ی حال حاضر نبوده است.

افراد مختلف نیاز به میزان خواب متفاوتی دارند؛ این مسئله پدیده ای جدا از اختلاف در تنظیم وقت خواب، یا همانطوری که رونبرگ آن را تغییر ساعت اجتماعی می نامد، است. او و همکارانش با استفاده از مشاهده ی تغییرات در تنظیم وقت نقطه ی میانی خواب شب فرد بین روزهای کاری و تعطیل، اختلاف زمانبندی را اندازه گیری کردند.

سایر تحقیقات به خطرهای تهدید کننده ی سلامتی پرداخته است، از تصادفات گرفته تا دیابت(مرض قند) و چاقی مرتبط با برنامه های کاری شیفتی که مستلزم کار در ساعات شب می باشد.

بنابه گفته ی پروفسور زایتزر: «اگر شب بیدار هستید، از دیدگاهی تکاملی دلیل خوبی وجود دارد، کاری را می بایست انجام داد.»

او افزود: «در نتیجه بدن طوری رفتار می کند چنانکه گویی به انرژی بیشتری نیاز خواهد داشت، و افرادی که در شب بیدار هستند به چربی بیشتر و مواد غذایی قندی تمایل دارند و اشتهای بیشتری خواهند داشت.»

رونِبِرگ به این نکته اشاره می کند که ژِنی با عنوان ABCC9 مرتبط با اندازه ی نیاز افراد به خواب نیز در سوخت و ساز انرژی، یا اینکه بدن ما چقدر سریع انرژی را از غذای خورده شده جذب می کند و در نهایت به نوبه ی خود در اشتهای شخص، نقش مهمی ایفا می کند.

نتایج هشدار دهنده

رونِبِرگ و همکارانش داده های نظرسنجی انجام شده از بیش از 65000 نفر، در درجه ی اول در بخش اروپای مرکزی، را بر روی رفتار بیدار شدن و خوابیدن آنها در حین روزهای کاری و تعطیل، بررسی کردند. نتایج این نظرسنجی از طریق اینترنت در روزنامه  «بیولوژی حال حاضر4» منتشر گردید.

تحلیل آنها نشان داد که به ازای هر ساعت اختلاف خوابی که شخص دچار می شد، احتمال اینکه شاخص توده ی بدن (BMI یا شاخصی که نشان دهنده ی چاقی بدن است) آنها بالا باشد 33 درصد بیشتر بود. رونِبِرگ می گوید: «شخصی را با شاخص 25 دارای اضافه وزن در نظر  می گیرند، و شاخص بیش از 30 را چاق می نامند.»

هرچند، این تأثیر در همه موارد یکسان نبود. اختلاف در مدت خواب تغییرات را در توده ی بدن آنهایی که دارای شاخص BMI معمولی بودند، توضیح نمی داد؛ اگرچه، این اختلاف به شکل مثبتی با افزایش وزن آنهایی که دارای توده ی بدنی بالاتر از معمول بودند، در دامنه ی اضافه وزن و یا بالاتر، مرتبط بود

زایتزر می گوید: این شکاف تداخلی با نتیجه گیری کلی اینکه اختلاف بیشتر با وزن بیشتر مرتبط است، ندارد.

دنیای یک جغد

رونِبِرگ می گوید: «نظرسنجی نشان داد که فقدان هفتگی خواب برای برخی افراد که آنها را «شب زنده دار» می نامند، یعنی افرادی که دیر برمی خیزند و دیر می خوابند، اثرات بدتری بدنبال دارد. اما درحالیکه ساعات کاری نسبتاً ثابت مانده اند، دنیای امروزی در حال تغییر دادن ساعات طبیعی بیولوژیکی بدن ما است.»

او می گوید: «ساعات بدن ما از نور استفاده می کنند تا خودشان را تنظیم نمایند.؛ هرچند، نور داخل محیط که بسیاری از ما انسانها بیشتر روزهایمان را زیر آن سپری می کنیم خیلی کم نور و تیره تر از نور طبیعی است. در نتیجه ساعات بدن ما دیرتر به جلو حرکت می کنند و باعث می شوند تا ما در روز دیر برخیزیم و دیر به خواب رویم.»

برای رویارویی با این مشکل، رونِبِرگ، که نویسنده ی «اینترنال تایم: کرونوتایپها، تغییر ساعت اجتماعی5، و چرا اینقدر خسته هستید» (انتشارات دانشگاه هاروارد، 2012) نیز می باشد، توصیه به منعطف تر کردن ساعات کاری می کند. او می گوید: «یک حرکت صحیح می تواند کارمندان را شادتر و بهره ورتر نماید و در همین حال هزینه های بهداشتی و درمانی را کاهش دهد.

رونِبِرگ می گوید او واژه ی «تغییر ساعت اجتماعی» را ابداع کرد تا اختلاف بین زمان اجتماعی و زمان بیولوژیکی را مقایسه نماید؛ و اشاره می کند که هرچند، برخلاف تغییر ساعت ناشی از مسافرت، تغییر ساعت اجتماعی با گذشت زمان از بین نمی رود. زایتزر با این واژه مشکل دارد زیرا این واژه به طور ضمنی به تغییری بیولوژیکی دلالت دارد که در تحقیقات اشاره ای به آن نشده است.

1-social jetlag               2- Till Roenneberg                   3- Jamie Zeitzer

4- Current Biology            5- “Internal Time: Chronotypes, Social Jet Lag,”

منبع