روند حرکت دنیا در قرن بیستم، یک فاجعه کامل بوده است. جنگهای جهانی به فاصله بسیار کوتاه از یکدیگر که تقریبا تمام کره زمین را درگیر فقر و نابودی و مرگ کرد. ورود بیرویه تکنولوژیهایی که تا قبل از این تقریبا هیچ سابقهای در زندگی بشر نداشتند. از انقلابهای صنعتی در قلب اروپا به عنوان مهد تمدن امروز بشر تا تمامی انحرافات اخلاقی و نظریههای فلسفی که طعنه به تمامی اعتقادات انسان میزد و آنها را به شدت به چالش میکشید.
انحطاط و فرسودگی روح بشر انگار از همین روزها زده شد. از همین روزهای تاریک که هنر تلاش فراوانی برای کمک به روح کرد اما موفق نبود. شاید دلیل نمونههای هنری بی نظیر در قرن بیستم خصوصا در سینما، همین موضوع بوده باشد. نگرانی بزرگان در مورد آینده روح انسان، که نتایج آن را امروز میتوان به وضوح در بطن جامعه احساس کرد. خمودگیهای فرهنگی و انحرافات متنوع اخلاقی دیگر آن تاریکی قبل را ندارند و ظاهرا توجیح یک پدیده زشت قبل از خود آن پدیده به وجود میآید تا مبادا روند رشد آن در ریشههای جامعه دچار وقفه شود.
در این پست، در مورد نگرانیهای انسان صحبت میکنیم. عواملی از زندگی او را که درگیر این پدیده شده را موشکافی خواهیم کرد و امیدواریم در کاهش آن تاثیر هر چند کمی داشته باشیم. با ما همراه باشید.
تعریف نگرانی و اضطراب
وقتی “کریس سگار” مجسمه نگرانی را میساخت، آن را برای مردی که از اضطراب، کاملا خسته به نظر میرسید ترسیم کرد. چهره این تندیس آنقدر بیانگر ذهن مشوش او بود که باید برای تعریف آن به تصویر این مجسمه اکتفا میکردیم.
اضطراب سطح ناخوشایندی از هیجان است. یک هیجان منفی با منشایی گاها نامعلوم و ناشناخته که به دنبال خود ترس و عدم اطمینان از آینده را نیز به دنبال دارد. اوضاع زمانی خرابتر میشود که این موضوع تبدیل به اپیدمی روح میشود و مداوم تکرار میشود. در شخصیت فرد تنیده میشود و روح را تسخیر میکند.
اگر به مفهوم لغوی این پدیده دقت کنید، با معنای تپش روبرو میشوید. این همان عدم سکون و آرامش است. فقدان نور همان تاریکی و فقدان آرامش همان نگرانی و اضطراب است. روانشناسان در این مورد علمیتر بحث میکنند. آنها در طبقهبندیهای خود، اضطراب و نگرانی را در سطحی بالاتر از استرس قرار میدهند و برای آن دلایل و عواملی شفاف نیز ارائه میدهند:
- ذاتی: شما احتمالا چیزهایی را از پدر و مادر و اجداد خود در این مورد به ارث برده اید. وجود برخی ژنها در این مورد کاملا غیرعادی به نظر میرسد و انگار برخی از افراد مستعد مضطرب شدن هستند.
- جسمانی: در مورد دلایل جسمانی باید به علوم پزشکی مراجعه کنیم. تپش نامنظم قلب، ترشح بیرون از قاعده برخی از هورمونها مانند “اپی نفرین”، نوسانات قند خون، تیروئید و بسیاری از نقشهای جسمانی که میتوانند عامل بروز تنش باشند.
- محیط: شاید به جرات بتوان گفت از تاثیرگذارترین عوامل است. خانواده، جامعه، کشور، دنیا، همگی از همین محیط هستند. نمیتوان در دنیای پر از جنگ نگران نبود، همان طور که نمیتوان در خانوادهای فقیر این موضوع را نادیده گرفت. بنابراین این پدیده را در هر سطحی نمی شود نادیده گرفت.
- طبیعت: بحرانهای طبیعی در طول تاریخ منشا اضطرابهای بسیاری بوده اند. از همین بحران کووید در دو سال اخیر تا تمامی غرشهای طبیعت مانند سیل و زلزلههای مهیب، نه تنها اثرات تخریب کوتاه مدت و مالی دارند بلکه در درازمدت چالشهای بزرگتری به بار خواهند آورد. بحران عاطفی دوران کرونا، قطعا در سالهای آینده یقه این دهکده جهانی را خواهد گرفت.
تشخیص نگرانی و اضطراب
بدن انسان به محض قرار گرفتن در شرایط تنش زا و نگران کننده، برای کنترل اوضاع و تسلط بر آن اقدام به عکس العملهای طبیعی میکند. این یک مکانیزم عادی و تعریف شده در خلقت انسان است و عموما در اغلب موارد مشترک بین مردم میباشد. به طور مثال :
- طبیعت ذاتی اضطراب، ایجاد تنش و آریتمی در ضربان قلب است. این اولین نشانه از آغاز یک دوره نگرانی است.
- افزایش ضربان، آن هم به صورت نامنظم، سبب کاهش سطح اکسیژن و تنفس کوتاه و متعدد میشود. این نشانه دوم بر این پدیده است.
- احتمالا شما به سرعت احساس ضعف شدید در عضلات و خصوصا نیم تنه پایین خود خواهید داشت.
- عرق سردی که روی پیشانی شما نشسته، نتیجه طبیعی عوامل قبلی است.
- شما تمرکز خود را از دست داده اید و هر چه بیشتر برای کنترل تمرکز خود تلاش میکنید بیشتر در آن غرق میشوید.
- سرگیجه شایعترین عکس العمل مغز در شرایط نگرانی انسان میباشد.
- شوکه میشوید و در برخی موارد نادر قدرت تکلم و حتی حرکت خود را از دست میدهید.
- بی میل به غذا شده و دهانتان به شدت خشک میشود.
اگر این روند در بدن شما در حال طی شدن باشد، شما در یک شرایط اضطرابی و تنش زا هستید. در واقع بدن برای جبران کمبودها در عضلات خون را سریعتر و بی برنامه پمپاژ میکند و قند خون را بالاتر میبرد تا مغز را بر موضوع متمرکز کند و گیجی را از بین ببرد. ادامه این روند برای دفعات زیاد، بدن را در مقابل آن تضعیف میکند. در بسیاری از وظایف روزانه خود نیز با چالش روبرو میشوید و حتی زندگی زناشویی شما هم میتواند وارد یک بحران جدی شود. تمامی این اتفاقات، میزان قدرت شما را در مواجه با مسایل و مشکلات به شدت کاهش میدهد و همین موضوع دوباره عامل سربار دیگری برای افزایش نگرانیها خواهد شد. همه این شرایط بحرانی دقیقا به دنبال تلنبار شدن مشکلات و هم افزایی آنها است. نگرانی و اضطراب شما را به سمت یک شرایط نگران کنندهتر سوق میدهد و همین موضوع چالش دیگری میباشد.
دسته بندی نگرانیها و اضطراب
در یک دستهبندی عمومی از انواع نگرانیهای پیش آمده در روان انسان، طبق مدلی ارائه شده توسط یکی از محققین برجسته آمریکایی، سطوح مختلف آن را بر اساس دو عامل میزان چالش و میزان مهارت رده بندی میکنند. میتوان موارد زیر را مبتنی بر همین الگو تشریح کرد که عبارت است از سه درجه مختلف در این دو فاکتور که شامل درجه پایین، متوسط و بالا میباشد و عناوین زیر را میسازند:
- چالش پایین و مهارت پایین: عدم ذوق زدگی، اضطراب بسیار کم. یک وضعیت خنثی و مخرب که میتواند سبب عدم پیشرفت فرد در زندگی کاری و روابط اجتماعی او گردد.
- چالش پایین و مهارت متوسط: بی حوصله بودن، انگیزه پایین و استرس کم. یک وضعیت نسبتا پایدار و بدون تنش که هیچ انگیره خاصی در فرد ایجاد نمیکند و همین موضوع سبب چالشهای احتمالی در زندگی او خواهد شد.
- چالش پایین و مهارت بالا: زندگی آرام و خوشبختی محض. این حالت را میتوان از شرایط بسیار نادر در زندگی به شما آورد که اگر هم اتفاق بیفتد احتمالا مقطعی بوده و دوام زیادی نخواهد داشت.
- چالش متوسط و مهارت پایین: جایی که زندگی اغلب افراد در این محدوده تعریف شده است. میزان نگرانی معمول در سبک زندگی امروزی که البته برای اغلب مردمی با مهارت پایین قابل درک و تحمل است.
- چالش متوسط و مهارت متوسط: همان دسته از افراد با میزان بهتری از مهارت برای مقابله با چالشها وارد شده اند. فشار روانی و نگرانی اینها به دلیل ارتقای سطح مهارتی شان قابل قبولتر است.
- چالش متوسط و مهارت بالا: چه چیزی بهتر از این میتواند باشد. سطح چالش زندگی شما در یک محدوده قابل قبول باشد و شما نیز مهارتهای لازم برای روبرو شدن با آنها به طور کامل داشته باشید. سطح نگرانی در این محدوده کم است و عاملی برای انگیزش میباشد. همه چیز تحت کنترل است.
- چالش بالا و مهارت پایین: آژیر قرمز به صدا درآمده است. زندگی پر از موانع و مشکلات و فردی که مهارت خاصی برای رفع و رجوع کردن آنها ندارد. نگرانی و اضطراب در این سطح بالاترین حالت ممکن است و نشانههای جسمانی اشاره شده در خطوط بالا در همین مرحله قابل مشاهده هستند.
- چالش بالا و مهارت متوسط: زندگی پرچالش، مهارت بیشتری میخواهد. افرادی که در این دسته قرار میگیرند، کاملا از لحاظ انگیزشی در سطح بالایی هستند و نگرانی را پلی برای موفقیت و غلبه بر مشکلات کرده اند.
- چالش بالا و مهارت بالا: اینجا دقیقا محل قرارگیری نوابغ است. آنها از چالش استقبال میکنند و بدون آن نمیتوانند زندگی کنند.
روشهای غلبه بر نگرانی
برای کمک به حل بحرانهای روحی حاصل از نگرانیها و تنشهای زندگی، برخی از توصیهها توسط متخصصین امر ارائه میشود. این دستورات علمی اغلب با توجه کم روبرو میشوند و افراد از آنها به صورت عملی استفاده نمیکنند. با جمع بندی بسیاری از روشها و توصیههای موجود در کتب و فضای مجازی میتوان موارد زیر را به صورت برگزیده ارائه کرد :
- استقبال از نگرانی: به دل خطر بروید و با آن روبرو شوید. این موضوع را به جای فکر کردن در مورد آن و بزرگ کردن مشکل انجام دهید. روبرو شدن با بحران کمک بسیار زیادی خواهد کرد که دیگر آن را آنقدرها ترسناک نبینید و همچنین راهی را برای غلبه بر آن بیابید.
- خودشناسی: باید روی خلقیات و عادات خود متمرکز شده و آنها را شناسایی کنید. باید کاملا به شناخت درستی از شرایط نگرانی خود برسید و سعی کنید از آن دوری کنید. هدف قرار نگرفتن در اوضاع تنش است.
- ورزش جسمی: نمیتوان از تاثیر ورزش سخن نگفت. بدون شک در طی زمان این تاثیر بی نظیر را لمس خواهید کرد.
- ورزش روحی: یوگا کنید، مدیتیشن انجام دهید، موسیقی گوش کنید، ماساژ بگیرید و …
- غذا: در مورد عادات غذایی خود دقیق باشید. باید قند را پایینتر بیاورید و از این طریق میتوانید به میزان زیادی از اضطراب و نگرانیهای خود بکاهید. در مورد کافئین و مدلهای مصرف آن بیشتر تحقیق کنید.
- حذف الکل: یک مسکن مقطعی چندساعته برای نگرانیهای شما و سپس عوارض جدی تنشزا.
- دارو: گاه نمیتوان بدون داروهای شیمیایی و گیاهی آن را کنترل کرد. با مراجعه به پزشک، به صورت دقیق آنها را مصرف کنید و هیچ نسخه خود درمانی را تجوزی ننمایید.
- قدرتهای معنوی: در هر دین و مسلک و با هر میزان اعتقادی، باید به یک قدرت بزرگتر تکیه دهید. به این قدرت بزرگ اعتماد کنید و از آن برای گذر از این شرایط یاری بخواهید. تبلیغات منفی در این زمینه را گنار بگذارید و این موضوع را به عینه بدانید که همه انسانها نیاز به اتصال معنوی دارند.
نتیجه گیری
نگرانیهای بشر مانند چاهی است که هیچ عمق مشخصی ندارد. نمیتوان ته این دره را یافت و آنجا را نشان داد تا ترسها بریزند و آرامش به او برگردد. این چالش همیشه با اوست و حتی گاه بدون دلیل به سراغش میآید. ذهن انسان پر از سوالاتی است که برای تعداد محدودی از آنها پاسخ دارد و مابقی آنها فقط برای زایش تفکرات منفی تنش زا است. باید برای کنار گذاشتن این افکار برنامه درستی داشته باشید و خود را جدا از این دنیا ندانید.
آنچه در مقدمه برای قرن بیستم گفته شد، امروزه به شدت در حال تکرار است و این تفاوت وجود دارد که هنر و ذات بشر نیز به همراهی با همین اختلالهای زندگی روی آورده اند. یک شعر خوب، فیلم خوب، نقاشی خوب، داستان خوب، همه و همه تنش را از شما دور میکند و ماموریت شما در این روزها یافتن همین خوبها میباشد. تعداد آنها رو به کاهش است و وظیفه بشر نیز سختتر شده است.
تلاش کنید از آینده به امروز مهاجرت کنید و برای امروز زندگی کنید. آینده را آیندگان رقم خواهند زد و ردپای آنها رویش باقی میماند. ما در مقابل امروز وظیفهای داریم که اگر به آن وفادار بمانیم، آیندگان ما را روی کتابهای تاریخشان، به افتخار ورق خواهند زد. همین برای راحت زیستن و زدودن نگرانیها کافی است.