زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست. این جمله را یادتان هست؟ زندگی دقیقا یک صحنه است. یک تیکه از یک فیلم اسکار گرفته، یا یک پلان از یک تئاتر بینظیر، روبروی تماشاگرانی که اتفاقا با تمرکز کامل در حال پاییدن رفتار و بازی شما هستند. این جا سختتر از بازی کردن یک پلان است. اینجا فیلمهای لطیف وودی آلن نیست که نیمه شبی در پاریس باران بزند، اینجا آخر فیلمهای تارانتینو است که به یکباره همه چیز به هم بریزد و خون همه جا را بگیرد. زندگی روزهای سختی دارد و انسان ناگزیر در این سکانسها بازی خواهد کرد.
دشواریهای زندگی برای هر انسانی یک جور تعریف میشود. از داغ عزیزان و شکستهای مالی بزرگ بگیرید، تا از دست دادن فرصت بزرگ استخدام و ازدواج. از یک کنایه سنگین تا حتی یک بادام تلخ لا به لای یک آجیل شیرین. آن چه که برای ما قطعی است، این است که تلخی و دشواری به سراغ ما خواهد آمد. اما چه باید کرد؟ از کجا باید کمک خواست؟ از کی؟ اصلا باید چه عکس العملی نشان داد. در این مقاله در مورد شرایط سخت و راههای تطبیق خود با آن سخن خواهیم گفت. روشها را مرور میکنیم و دنبال چارهای برای این روزها هستیم. با ما همراه باشید.
زندگی، جادهای در کشور چهار فصل
اگر بهار را دیده اید، شاید دیگر نخواهید در زمستان باشید. اما آیا فصلها منتظر شما میمانند، قطعا نه. مسیر زندگی همچون جادهای در یک کشور چهار فصل، از کوهستان به جنگل، از بیابان به دریا، از دریا به خشکی راه دارد و انسان این مسیر را به سمت مقصدی نامعلوم طی میکند. دشواریهای بزرگی در زندگی انسان رخ میدهد و میتواند در حیطه مسایل مختلفی مانند خانواده، شغل، پول و غیره باشد. این اتفاقی نیست که تنها برای یک قشر خاص باشد و برای دیگران تعریف دیگری در کار باشد. برای همه رخ میدهد و تفاوت در نگرش و عملکرد است. تفاوت همین جا رخ میدهد. انسان در بزنگاهها این برتری را به رخ میکشد. جایی که نباید شکست بخورد. جایی که این شکستها و دشواریها تبدیل به آموزگار انسان در مسیر رشد میشود.
زندگی از همان آغاز کودکی چهره بیرحم خود را در ابعاد مختلف به رخ میکشد و نجات انسان در گرو قدرت تحمل او در مقابل شرایط است. این موضوع نیاز به یادگیری و آموزش دارد. والدین نقش اساسی در تربیت “تاب آوری” دارند و آنها کودک را برای یک جنگ تمام عیار آماده میکنند.
تحمل رنج
رنج و سختی، حالتی از انسان در وضعیت تهدید از دست دادن چیزی است. این رنج از یک بازه پیش از فقدان تا پس از آن ادامه دارد و محدوده بزرگی از عمر را درگیر خود میکند. همانند دوستی وفادار تا مدتها با شما همراه است. در خواب و بیداری به سراغ شما میآید و یادآور تمام بحرانها و مشکلاتی است که یا به سرتان آمده یا احتمالا قرار است رخ دهد. در یک توصیف عمومیتر از این مفهوم، باید اشاره کنیم که رنج در مورد هر اتفاقی است که خارج از خواستهها و تمایلات انسان رخ داده است.
از همین تعریف به وضوح میتوان دید که محدوده رنج انسان تا چه میزان میتواند وسیع باشد و هر چه این وسعت بزرگتر بوده باشد، قدرت او در مقابله باید بالاتر باشد. در غیر این صورت شرایط شکل دیگری از رنج را برای او رقم خواهد زد. تحمل رنج، باید منجر به خروج از شرایط شود. به واقع این توانایی و ظرفیت در تحمل رنج، میزانی از مقاومت آنها در برابر شرایط سخت است و البته که هر رنجی که انسان را نکشد، او را قویتر میکند.
تحمل رنج یک وضعیت اکتیو و پر دامنه است. محدود به یک نقطه زمانی و شرایط پایدار نمیشود. در کل نوسان احساسات از نتایج همین شرایط سخت است و باید مقابله نیز به همان میزان انعطاف داشته باشد. مقابله باید سازگار باشد و نسبت به اوضاع مختلف، واکنشها درستی از خود بروز دهد. در واقع تمام تلاش نیز برای همین سازگاری و تطبیق است و هیچ احساس رضایتی خارج از این حالت به وجود نخواهد آمد. این قدرت ناشی از ویژگیهای شخصیتی، تربیتی و تا حدودی ذاتی فرد میباشد که میزان تعامل او با محیط و تاب آوری را بالاتر میبرد. باید به این نکته اشاره کرد که فرد میتواند قابلیتهای تحمل رنج را در زندگی خود آموخته و قدرت خود را ارتقا دهد.
خصوصیات افراد مقاوم
مقابله افراد با دشواریهای زندگی و قدرت آنها در این مواجهه برگرفته از عوامل بسیاری در زندگی آنها است. عواملی که از کودکی و سنین پایین وام گرفته و تا سالهای بعد نیز تداوم دارد. در واقع این یک تمرین تحمل است و عموما نیز منجر به یادگیری و بهبود شرایط میشود. افرادی که در این زمینه دارای ویژگیهای برجستهتری بوده و توانایی بهتری دارند، در درجه اول به خود ایمان داشته و باور درستی از قابلیتهای خود دارد. او خود را در مقابل مشکلات تواناتر دیده و چالشها را از طبیعت زندگی میداند.
این مقابله در برابر موانع و دشواریها، نوع نگرش فرد به زندگی را نیز دگرگون میکند. موضعگیریهای او در مقابل مخالفتها و نیروهای بازدارنده ملایمتر میشود و بیشتر رویکرد حل مسئله دارد تا اینکه سعی به مبارزه بیثمر داشته باشد. این افراد رفته رفته در اثر شدت سخت گیری زندگی بر آنها، آرامتر و مثبتتر میشوند و خلق و خوی آنها شکل درستتر و قابل قبولتری به خود میگیرد. به همین دلیل است که جامعه از سنین بالاتر، انتظار صبر و بردباری بیشتری داشته و آنها را در زمره حلال مشکلات میشناسد.
روشهای مقابله با سختیها
این یک نقطه اشتراک بین اکثر مردم دنیا است که از انسانهای خود ساخته و رشد کرده از میان سختیها بیشتر از سایرین استقبال میکنند. آنهایی که شکست را برای ساختن خود انتخاب کردند و آن را با تمام وجود پشت سر گذاشتند. دل تنگ و قلب آزرده را کنار گذاشتند و با لبخند سراغ آرزوها رفتند. ناامیدی را کنار زدند و برای روزهای روشن، شبهای تاریک را حوصله کردند. اینها از سوی جامعه بهتر مورد قبول قرار میگیرند و مردم هم ذات پنداری غریبی با آنها دارند. انگار که قرار است این اتفاقات به همین صورت برای آنها نیز رخ دهد و آنها از میان آتش به همان ترتیب عبور کنند.
برای همه این موضوع رخ داده است که در مواجهه با این اشخاص لب به تحسین بگشایند و از آنها به دلیل مقابله با سختیها تقدیر کنند. این میزان از تحسین و تقدیر از چه موضوعی نشات میگیرد؟ آیا آنها مستحق این میزان از توجه هستند؟ اگر به دشواری آنها نگاه کنیم، میتوانیم قضاوت درستی داشته باشیم. هر چه آنها بیشتر در معرض دشواری بوده باشند، میزان تقدیر از آنها نیز غنیتر است. بنابراین، گوهر درونی هر انسان و ارزش او در میان هم نوعان خود، از صیقل خوردن روح او در دشواریها بدست میآید. موضوعی که حقیقتا هیچ اغراقی در آن وجود ندارد و همواره در طول تاریخ این اتفاق افتاده است.
برای رسیدن به این جایگاه و کسب ارزشی که حاصل ملاش برای مقابله با مشکلات بوده است، راههای بسیاری در کنار ذات جنگجویی و مقاومت وجود دارد. این روش ها، بعضا روانی و روحی و بعضا جسمی و عملی هستند؛ اما حتما روشهای روانشناسانه موثرتر هستند و جسم کمتر در این موضوع دخیل است. جسم بیشتر در معرض تخریب است تا اینکه مقاومتی برای این تاب آوری داشته باشد. در ادامه برخی از این روشها را با هم بررسی خواهیم کرد :
دشواریها عامل تعالی هستند
دقیقا شما باید به همین دلیل در مقابل آنها تاب و دوام بیشتری داشته باشید. باید از آنها پله بسازید و فراموش نکنید که آنها راهی برای رسیدن به قله هستند. مشکلات دامنه یک کوه بلند هستند که شما برای رسیدن به قله آن تلاش میکنید. باید از دامنه بگذرید و به قله برسید. باید تجهیزات مناسبی داشته باشید و مسیر را بشناسید. باید راه بلد باشید و یا اگر بلد نبودید کسی که این مسیر را رفته است همراه کنید. باید برای رسیدن به اوج، پستیها را تحمل کنید. زندگی همواره ترکیبی از این دو بوده است.
برای مقابله با سختیها حرف بزنید
نیازی به افشای رازها نیست. در مورد سختیها با افرادی که سختی داشتهاند سخن بگویید و آنها را به ارائه روشهای موثر ترغیب کنید. از روش زندگی افراد موفق درس بگیرید و سعی کنید با آنها هم زبان شوید. این همزبانی راهی موثر برای تحمل درد است. شاید دردی مشترک و یا از نوع متفاوت که سرنوشت محتوم اغلب چالش طلبان است
برای مقابله با سختیها نگرشتان را اصلاح کنید
باید در مورد دیدگاههای خود نسبت به جهان هستی تحولی را ایجاد کنید. هر تحولی آغاز رشد و موفقیت است. نسبت به درد و رنج منطقی باشید و آن را انکار نکنید. برای قبول آن نیز احساس تبدیل شدن به یک فرد ماروایی نداشته باشید. قسمت بزرگی از قبول دشواریها زاییده ذهن است و این نگرش باید اصلاح شود. شما باید قادر به تسهیل ذهنی مشکلات باشید. باید بتوانید بزرگی یک رنج را به قطعات کوچکتر بشکنید و آن را قابل حل کنید. این موضوع سبب خواد شد، صبحها را با نیروی تمام برای موفقیت بیدار شوید و از رنجها نهراسید.
ترسهای بزرگتان را حذف کنید
این ترسها به طور کلی وجود خارجی ندارند و تنها زاییده ذهن شما هستند. دروغهایی که ذهن به دلایل مختلفی از قبیل بیماریها و توهمات به جسم تحمیل میکند و با آنها زندگی میکنیم. ترس از اتفاقاتی که اصلا قرار نیست بیفتند و شما هر روز و هر لحظه انتظار رخ دادن آنها را میکشید. باید از این ترسها دوری کنید و راه حل موثر، رجوع به ذهن و کنار گذاشتن ترسهای بزرگ است. به اتفاقاتی که قرار نیست رخ دهند فکر نکنید. شناسایی این ترسها نیز مهمترین و موثرترین اقدام در این روند است.
کسب تجربه به شما در برابر سختیها کمک میکند
در هر صورتی، چه با رخ دادن اتفاقات بد و یا رخ ندادنش، ما از این فرآیند تجربیاتی را کسب میکنیم که پایههای موفقیت ما در آینده را رقم میزند. این موضوع اصلا رایگان نیست و با هزینه زیادی بدست آمده است و میتوانید آن را در مراحل مختلف زندگی خود مورد استفاده قرار دهید. این تجربیات دقیقا در محلی از زندگی شما کسب میشود که شما انتظار روی دادن موضوع دیگری هستید. آموزش بزرگی که زندگی در این بزنگاه به شما میدهد که یک روند غیرقابل پیش بینی را کنترل کرده و به نفع خود تغییر دهید.
کمی بیخیالی میتواند خوب باشد
شما در مقابل مواردی که نسبت به آن مسئولیتی نداشته و دخیل نیستید، مسئولیتی ندارید. سعی کنید تنها در برابر وظایف محوله خودتان مسئولیت پذیر باشید و یا اینکه حداقل اولویت را به آن موارد اختصاص دهید. مسئولیتپذیری سبب میشود در زمان شکست احتمالی، آن را قبول کرده و دشواریهای ایجاد شده را مدیریت کنید. اما با عدم مسئولیت پذیری تنها به انکار مسئله و سپس انکار نتیجه خواهید پرداخت و این یک عامل بزرگ در شکستهای بعدی شما میباشد. این بیخیالی قطعا به معنای فرار از موقعیت نیست و تنها دور کردن فشارهای روانی ناشی ازتر شکست و عدم موفقیت است. به هر طریقی که روحیه شما طلب میکند، سعی در دور نگه داشتن آن از شرایط استرس زا و فشارهای روانی باشید.
قدرشناس موقعیتی که در آن قرار دارید باشید
باید نسبت به شرایط و وضعیت خود قدرشناس باشید. باید از موقعیتی که امروز در آن قرار دارید ممنون باشید و خدای خود را شاکر شوید. این شکرگذاری میتواند در دیدگاه مثبت شما بسیار موثر باشد. دیدگاه مثبت به معنای دوری شما از سختیهای زندگی و تغییر و اصلاح نگرش شما به دشواریها است. سعی کنید زیباییها را ببینید و برای دیدن زشتیها خود را نکوهش کند.
به مشکلات فرصت بدهید
قرار نیست مشکلات به محض تفکر شما در مورد آن حل شوند یا روند تسهیل آنها آغاز شود. باید به آن زمان دهید و فرصت مورد نظر را بدون فشار روانی به خود طی کنید. باید در این زمان متمرکز باشید و کنترل خود را در عین نظارت بر روند حل مشکل حفظ کنید. اینکه در مورد زمان دادن به مشکلات صحبت میکنیم، منظورمان حفظ پایداری آرامش شما در عین وجود سختی هاست. بنابراین باید متمرکز بمانید.
ارزش درونی خود را بدانید
به بیرون نگاه نکنید و به دنبال تایید گرفتن از دیگران برای قبول موفقیت خود نباشید. تایید آنها، به هیچ عنوان در حکم رشد شما نیست و انکار آنها نسبت به موفقیتهایتان نباید مانع تداوم رشد شما باشد. همه افراد موفق این سختیها را در مواجهه با چالشهای تایید دیگران تحمل کردهاند و باید عادت به قایل بودن خود به ارزش درونی باشید. عزت نفس در این محدوده قرار دارد و هر فردی که این فاکتور را به همراه داشته باشد، قطعا در سختی ها، صبر و بردباری بیشتری از خود نشان داده و سربلند بیرون میآید.
سختی ها، عامل مشترک
دشواریهای زندگی تنها برای شما یا یک فرد خاص نیست و یک مشکل مشترک میان تمامی افرادی است که انتخاب کردهاند که موفقیت را کسب کنند. همه به دلیلی و از مسیری این موضوع را تجربه میکنند و این همدلی پنهانی از اندوه شما برای تحمل این سختیها میکاهد. نباید خود را به دلیل قرار گرفتن در این مسیر دشوار نکوهش کنید و امید خود به خروج از این شرایط را از دست دهید. امید آخرین چیزی است که میمیرد و این را باید ثابت کنید. قدرت و عزت و احترام یک شخص تنها در بستر جنگها و مقابله با دشواریها به دست میآید و این ارزش را باید مورد تقدیر قرار داد.
نتیجه گیری
سختیهای زندگی را از عوامل غیرقابل انکار میدانیم. اینها در هر صورت و برای هر فردی پیش میآید و احتمال سختتر شدن شرایط نیز اصلا دور از انتظار نیست. با توجه به سبک زندگی امروزی، ورود بیرویه تکنولوژی در آن و انحرافات اخلاقی و فرهنگی، این موضوع قطعا به وخیمتر شدن منجر خواهد شد و هنر انسان آینده کنترل روح و روان خود در مقابل این هجمه بزرگ از مشکلات خواهد بود. باید به خودشناسی بپردازید و روان خود را به شیوه خود از این منجلاب بیرون بکشید. باید در مورد قدرت تحملپذیری خود کار کنید و مقاومت خود را بالاتر ببرید. بودن در یک فضای بدون چالش قطعا برای زندگی شما هیچ مزیتی نخواهد داشت و خروجی آن فردی خواهد شد که هیچ ارزش ذاتی در جامعه نخواهد داشت.