بخواهیم یا نخواهیم تکنولوژی در همه عرصههای زندگی ما وارد شده است. امروز غذایمان را با ماکروفر آماده میکنیم. روابطمان را به دنیای مجازی انتقال داده ایم. سینما را به خانه آورده ایم. حتی غذایی که میخوریم حداقل یک مرحله فرایند تکنولوژیکال داشته است. بنابراین هر کجا برویم، فناوری در زندگیمان حضور دارد.
در مورد کشورهای درحال توسعه همیشه فناوری از فرهنگ پیشی گرفته است. به این دلیل که فناوری یک محصول وارداتی بوده و فرهنگ یک ساخت اجتماعی؛ از این روست که نمیتوان سرعت پیشرفت این دو را با هم هماهنگ نمود. شاید اکنون زمان آن رسیده باشد که با پرداختن به اصل و اساس واردات فناوری در جهت تولید فرهنگی همزمان نیز فعالیت کنیم. البته چند نفری از خلاقان عرصههای فرهنگی با شناختی که از اجتماع ایران دارند دست به خلق محتواهایی مناسب فضای مجازی زده اند. اما این فعالیت اگر به شکل یک فعالیت مستمر و مدون نباشد اثری ناپایدار و موقتی خواهد داشت.
آیا میتوان فناوری را ترجمه نمود؟
قطعا ترجمه یک فناوری برای ما کار ساز نخواهد بود. فناوریهای وارداتی باید وارد فرایند بومیسازی شوند. این فرآیند به این معناست که یک فناوری با شرایط زیستی و فرهنگی و اجتماعی ما هماهنگ شود. امکانات و قابلیت هایی به آن فزوده شود که بتواند در عین عملکرد خاص خود، فرهنگ و اجتماع ما را نیز بازتاب دهد. برای مثال دستگاه ماکروفر را در نظر بگیرید، بسیاری از غذاهای باب طبع ما در ماکروفر قابل پخت نبود. شرکتهای هشیار در زمینه فناوری های مدرن قابلیتهای دستگاه خود را متناسب با اجتماع ما تغییر دادند. به شکلی که امروز شما میتوانید در ماکروفرهای جدید حتی فسنجان و قورمه سبزی بپزید. شرکتهای هوشمند برای فروش بهتر خود اغلب از همین ترفند بومیسازی استفاده میکنند و به این وسیله بازارهای اصلی یک کشور را تحت تاثیر خود قرار میدهند. بنابراین واردکننده گان تکنولوژی بیش از آنکه به فکر فروش محصول باشند باید فکر کنند که محصولشان تا چه حد قابل بومیسازی و استفاده در ساختار جامعه است؟ این فرایند به تثبیت برند و فعالیت اقتصادی آنان کمک بسیاری خواهد کرد.