اگر به قرن جدید، قرن شبکههای اجتماعی گفته شود، بیراه نبوده است. از صبحی که چشمانمان را باز میکنیم تا شبی که آنها را میبندیم، با شبکههای اجتماعی آغاز میشود. این یک فرصت است یا تهدید؟ باید به این سوال پاسخ دقیق داده شود. نمیتوان به صورت قطعی در این مورد نظریه صادر کرد و در واقع آنقدر عناوین خوب و بد را میتوان ردیف کرد که تفکیک آنها واقعا غیرممکن خواهد بود.
همچنین این یک تعبیر منطقی نیست که در مورد پدیدهای با این وسعت از نفوذ و مقبولیت، اظهارنظر غیر کارشناسی انجام شده و رایی صادر شود. همچنین که این مورد در کشور ما سابقه چندان خوبی نداشته و در مورد برخی شبکههای اجتماعی به صورت عجولانه تصمیمگیری شده است.
در صورتی که شبکههای اجتماعی را عاملی برای تقویت ارتباط انسانها بدانیم، باید این ارتباط را کنکاش کرد و در مورد ساختار آن قید و بندهایی تعریف کرد. در این مقاله، قصد بررسی اثرات منفی شبکههای اجتماعی را داریم. بدون شک عوامل بسیاری در این تاثیر منفی دخیل هستند و این عوامل را ذکر کرده و در مورد آن بحث خواهیم کرد. در ادامه با ما همراه باشید.
در تعریف رسمی شبکههای اجتماعی عنوان میشود که یک سازمان یا ساختاری به صورت اجتماعی که مجموعهای افراد حقیقی یا حقوقی آن را تشکیل دادهاند و از طریق ارزشهای مشترک با یکدیگر مرتبط شده و به تعامل میپردازند. بسیاری از محققین عقیده دارند که ایده این شبکهها از زمان پیدایش قبیلهها و زندگی دورهمی مردم برای مهار خطرات و سهولت زندگی به وجود آمده است.
آنچه در بطن جامعه و میان مردم رخ میدهد، فراتر از چیزهایی است که کارشناسان، فلاسفه، جامعه شناسان و غیره در مورد آن بحث کرده و نتیجه گیری میکنند. نیاز بشر به ارتباط با همنوع خود، یکی از قویترین نیازهای او است و میتوان به جرات آن را در نیازهای اولیه دستهبندی کرد. با تکامل انسان و جوامع بشری، این نیاز شدیدتر شده است. تکنولوژی به عنوان نماد توسعه زندگی بشر، عامل راحتی او در بعد جسمانی و عامل چالش او در بعد روحانی شده است. این یک نتیجه بدبینانه نیست. یک مطالعه علمی مبتنی بر شواهد است.
شبکههای اجتماعی دروازه ارتباط بشر شده اند. انگار برای رهایی او از چاه تنهایی باید از این گذرگاه عبور کرده و وارد دنیایی با تعاریف جدید شود. این یک دوره از زندگی انسان است و باید با آن مانند همان دیدگاه سنتی به روشهای ارتباطی با دود و آتش نگاه کرد. شبکههای اجتماعی هم کارکرد دود را دارد اما شکیلتر و جذاب تر. امروزه شبکههای اجتماعی بسیاری در بستر اینترنت ایجاد شده و در آینده نیز با ویژگیهای جدید، شبکههای اجتماعی جدیدی ایجاد خواهند شد. شبکههایی مانند اینستاگرام، تلگرام، فیسبوک، لینکدین و غیره.
هر یک از شبکههای اجتماعی کارکرد خاص خود را دارند و توسعه دهندگان آن با هدف مشخصی آنها را به دنیا معرفی کرده اند. به طور مثال اینستاگرام در ابتدای معرفی خود ادامه مسیر فیسبوک بر روی سخت افزارهای کوچکتر مانند گوشیهای هوشمند بود. یک اپلیکیشن که از طریق به اشتراک گذاری عکس ها، فرصت بزرگی را به کاربران خود میداد تا شرح حال خود را برای دیگران توصیف کنند.
لینکدین یک شبکه اجتماعی علمی و آموزشی بود. قشر خاصی از مردم دنیا با هدف تعاملات علمی و آشنایی با تخصص و حوزههای کاری مرتبط پا به آن گذاشتند و هر روز این فرآیند را کاملتر کردند.
توییتر، شبکهای مبتنی بر متنهای کوتاه و اظهارنظرهای شخصی در مورد رویدادها بنیان گذاری شد و به یکی از موفقترین نمونهها تبدیل شد.
تمامی این شبکههای اجتماعی حاصل یک نگاه متفاوت به ارتباطات بودهاند و موسسین آنها، شکل جدیدی از دورهمی انسانها را خلق کرده اند. حذف جغرافیا، زمان، نژاد، رنگ، ملیت و تمامی عوامل جدایی ساز انسان در این گردهمایی عظیم، یک آرمان بسیار بزرگ و قابل ستایش بوده و هست. اما در کنار این آرمان، بسیاری از اثرات منفی در این حوزه نیز وجود دارند که باید به آنها اشاره کنیم.
مردم دنیا به صورت روزافزون به دنبال عضویت در شبکههای اجتماعی هستند. همان طور که اشاره شد این گرایش طبیعی است و نمیتوان منکر جذابیتهای آن شد. در عین حال به اشتراک گذاری شرح حال میتواند در کنار ارتباطات روزانه برخی از خصوصیات ذاتی بشر مانند کنکاش در زندگی دیگران یا خودنمایی را ارضا کند. این عوامل جذاب و گاه مثبت و منفی را به صورت زیر دستهبندی کرده و عناوینی به این صورت ارائه دادهایم:
شبکههای اجتماعی یک پدیده نو هستند. همیشه تازگی یک مفهوم میتواند موجب جذب مردم شود و خصوصا در این مورد که ذات شبکههای اجتماعی نیز کاملا ویژگیهای خوشایندی برای همه داشته است. موضوعات بکر و بیسابقه با ظهور شبکههای اجتماعی وارد فرهنگ بسیاری از مردم شد و هیجان ارتباط با افرادی که تا دیروز هیچ شناختی از آنها نداشتیم، از عوامل بسیار مهم در گرایش مردم به سمت این مفهوم اجتماعی بود.
اختلالات شخصیتی و فرهنگی در بین بسیاری از افراد، سرمنشاء پناه گرفتن آنها در دامان فضای مجازی است. اختلالاتی مانند خودنمایی، خودشیفتگی، توهمات ذهنی و مواردی از این قبیل، در بستر شبکههای مجازی به شکل عجیبی ارضا میشوند. برخی این رضایت از خود را با انتشار زندگی خود در این شبکهها به نمایش گذاشتهاند و هرگز راهی دیگر غیر از این را برای اثبات برتری خود نمیبینند.
مگر میشود از مشارکت در شبکههای اجتماعی بحث کرد و به گرایش ذاتی انسان برای ارتباط با دیگران اشاره نکرد. این گرایش یک قوه بسیار قدرتمند درونی انسان است که برای تامین آن، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی گزینه بسیار ایده آلی به نظر میرسد. این فاکتور در بالاترین حد خود قرار دارد و به هر حال میتوان گفت در این زمینه موفقیتهای بزرگی بدست آمده است.
زمانی که درون یک فرد درگیر روزمرگی و مشکلات میشود، باید زمانی را برای دوری از این فضا داشته باشد. این فضا توسط شبکههای اجتماعی به وجود آمده و بهترین راه را مقابل آنها قرار داده است. این مورد نیز قابلیتهای منحصربفرد این شبکهها است که میتواند ذهن بشر را تا حدود زیادی از چالشها دورتر کند. این مورد در گرایش مردم به شبکههای اجتماعی دلیل بزرگ و موثری محسوب میشود.
باور فرد به تواناییها و قدرت خود در جذب و ارتباط با مردم سبب میشود که از شبکههای اجتماعی به طور معقول و در حد کاملا عادی استفاده کند و سعی نکند تا این نقص را در فضای مجازی پوشش دهد. احترام، توجه و علاقه مفاهیمی هستند که در این فضا برای این افراد به صورت کامل فراهم میشود و این در حالی است که شاید حقیقت چیز دیگری باشد.
نیازهای روانی انسان از قبیل ارائه آثار هنری، علنی سازی موفقیتهای زندگی، به اشتراک گذاری لحظات خاص نیز در شبکههای اجتماعی مورد هدف قرار گرفته اند. این موارد برای برانگیختن حس تحسین دیگران در مورد خود صورت میگیرد و نیاز مهمی از روح را برآورده میسازد. گرایش مردم به شبکههای اجتماعی در این مورد یک اپیدمی است.
هراس و اضطراب از عوامل گرایش انسان به سمت سایر عوامل برطرف کننده بوده است. شبکههای اجتماعی قدرت زیادی در زدودن این موضوعات مخرب هستند و ناخودآگاه مردم به این پدیده پناه میبرند تا از شکستها فرار کنند. در ادامه اضطراب اجتماعی نیز با همین روش کنترل میشود. حضور در جمعها و عدم توانایی برای کنترل تعاملات و حفظ وجهه سبب میشود در یک محیط مجازی و بدون حضور فیزیکی، این ترس را کنار بگذارند.
هیچ دلیلی از این قویتر پیدا نمی شود. دیگر این موضوع به اعتیاد بدل شده است و گاه بدون هیچ دلیل قانع کنندهای دست به سمت استفاده از این شبکهها میرود. بحران بزرگی برای ترک این عادت پیش میآید و معمولا به این راحتی نمی توان از شر این اعتیاد رهایی یافت و حتی کنار گذاشتن آن منجر به پیش آمدن مشکلات بعدی روحی میشود.
امروزه جنبه اقتصادی شبکههای اجتماعی به موضوعی فراتر از پدیده اجتماعی بد شده است. درآمدهای بدست آمده از این شبکهها به قدری رسیده است که طعنه به بزرگترین بازارهای مالی دنیا میزند. در مورد کسب و کارهای خرد و عمومی نیز وضعیت به همین منوال است و مردم از این فضای ارتباطی برای فروش محصولات و خدمات خود بهره میگیرند. این موضوع در کشورهای جهان سوم که درگیر تورم و اوضاع بد اقتصادی هستند نمود بالاتری دارد و معمولا مشاغل خانگی بیشترین استفاده را از آن میبرند.
ورود و عضویت در شبکههای اجتماعی در دنیای تکنولوژی محور امروز به امری ناگزیر به حساب میآید و عملا حتی اگر شما خود مایل به این امر نباشید، جامعه فشار زیادی را برای رخ دادن این موضوع به شما وارد میکند. مانند هر پدیده اجتماعی دیگر، این نیز شامل ابعاد مثبت و منفی است و در این بخش به تاثیرات و ابعاد مخرب این شبکهها خواهیم پرداخت :
جذابیتهای این شبکهها به حدی است که شاید متوجه گذر زمان نباشید. به دلیل اقبال بیشتر نوجوانان و جوانان که در آغاز فعالیتهای خود هستند و استارت ساختن آینده خود را زده اند، این امر بیشتر خطرناک شده و اتلاف زمان این قشر مخربتر است. هدف حذف این ارتباط و این بستر نیست. هدف استفاده از این فضا برای مدت زمان مشخص و همراه با مدیریت درست است. از بهترین توصیهها در این مورد، عدم حذف ساعات خواب به دلیل فعالیت در چنین شبکههایی است. قطعا این موضوع در بلند مدت برای شما بسیار زیان بار خواهد بود.
این یک تاثیر فلاکت بار است. شبکههای مجازی عملا در حال جایگزینی با خانوادهها هستند. دیگر نمیتوان ادعای اولیه این شبکهها برای ارتقای روابط را باور کرد. روابط دوستی جایگزین روابط نزدیک خانوادگی میشوند و این وضعیت سبب دوری افراد خانواده از یکدیگر شده و بحرانهای عاطفی و اختلافات بسیاری را دامن میزند. اختلافاتی که گاه به مواردی مانند طلاق و خودکشی میانجامد.
یک انتخاب در فضای مجازی است. افرادی که در این شبکهها فعالیت خود را شروع میکنند به سادگی در معرض زندگی خصوصی دیگران هستند و همین موضوع سبب میشود آنها نیز برای انجام دادن این عمل، ترس و قبح زیادی قایل نشوند. این یک موضوع فرهنگی و اجتماعی است. فرهنگ هر جغرافیا، نیازهای خود را میطلبد و نباید در مورد درستی و نادرستی آن اظهار نظر قطعی کرد. اما در هر صورت برای افشای زندگی خصوصی خود نباید زیاد دست و دلباز باشید.
حقیقتا باید اعلام کرد که هدف اولیه این شبکهها به طور کلی از بین رفته است. انسان پس از ورود این شبکهها به زندگی او، تنهاتر شده است. با وجود ارتباطات بالاتر، او احساس بهتری نسبت به زندگی ندارد و شاید در اعماق وجود خود به مجازی بودن این ارتباطات اعتقاد راسخ دارد. این واقعا یک بحران برای جامعه بشری است و انسان زندگی حقیقی خود را به دست فراموشی سپرده است.
خیره شدن به صفحه گوشیهای هوشمند و رایانه ها، علاوه بر ایجاد اختلالات بینایی، کاهش تحرک شما را نیز در پی داشته و میتواند کاملا تمامی ارگانهای جسمی را دچار مشکل کند. عوارضی از قبیل انحرافات استخوان بندی و مشکلاتی در مچ دست و گردن از مواردی است که در این زمینه گزارش شده است.
سخن زیاد است و کلمات محدود، اما آنچه در این نگاره به صورت مختصر به آن اشاره شد؛ یک جمع بندی از کاملترین اظهارنظرهای کارشناسان و بزرگان در این مورد بوده است. بدون شک توجه به این نکات به موفقیت شما در زندگی شخصی و بهبود روابط اجتماعی تان کمک خواهد کرد.
شبکههای اجتماعی، چیزی مثل آب یا نان در زندگی مردم شدهاند و با ورود آنها به حوزه درآمدی افراد، این نقش پررنگتر شده و غیر قابل انکار است. بنابراین باید بر روی مدیریت این فضا در زندگی فرد و استفاده صحیح از آن فکری کرد. هر فرد باید به تناسب سبک زندگی خود و فرهنگی که در آن رشد کرده است، به آن بپردازد و از منافع آن برخوردار شود.
این یک فرصت بسیار بزرگ برای تعامل با دنیای مدرن امروزی است و نباید این فرصت را به راحتی از دست داد. هر موفقیتی در ارتباط با دیگران معنا پیدا میکند و فرصت یادگیری از دیگران را برای انسان فراهم میکند. بنابراین این فضای مفید را تبدیل به یک زیان بزرگ نکنید.