جری ساینفلد (کمدین موفق آمریکایی) با طنز و شوخی گفته است: “بر اساس اغلب مطالعات انجام شده، ترس از سخنرانی در جمع، در جایگاه نخست جدول بیشترین ترسها قرار دارد. ترس از مرگ در جایگاه دوم قرار دارد. به درستی این موضوع شک دارید؟ این به این معنی است که به طور متوسط وقتی افراد در مراسم تشییع جنازه شرکت میکنند، آنها ترجیح میدهند درون تابوت باشند تا اینکه بخواهند برای جمع مرثیه سرایی کنند!”
این گفته بر اساس یک نظرسنجی است که در سال 1973 صورت گرفت؛ در آن 41 درصد از شرکت کنندگان اعلام کردند که از سخنرانی در جمع میترسند و تنها 19 درصد اعلام کردند که از مرگ میترسند. البته این ترتیب در نظرسنجیهای بسیاری تکرار نشده است، اما صحبت کردن برای جمع به طور معمول جزو 10 مورد نخست لیست ترسناکترینها است. به طور کلی بیشترین ترسها عبارتند از: ترس از آسیب فیزیکی یا مرگ – ترس از مرگ یا از دست دادن عزیزان – صحبت کردن در ملاء عام.
چند مورد از دردناکترین لحظات زندگی خود را به یاد آورید. حدس میزنم حداقل یکی از دردناکترین تجربههای شما درد اجتماعی است. مانند قطع ارتباط دوستی، تحقیر شدن دربرابر فردی که شما را دوست دارد یا تحقیر شدن در انظار عمومی.
چرا چنین رویدادهایی به صورت درد برای ما تداعی میشوند؟ هنگامی که انسان تهدید یا آسیب به پیوندهای اجتماعی خود را تجربه کند، مغز در پاسخ به آن از همان شیوه پاسخ به درد فیزیکی استفاده میکند. این همان چیزی است که FMRI های متعدد نشان داده اند.
به اقتباس از کتاب Social. آیا شما هم هنگام صحبت کردن در جمع احساس خوبی ندارید و دوست ندارید در جمع مورد توجه قرار بگیرید؟ یا اینکه شما سخنران ماهری هستید و معمولا دیگران را مجذوب خود میکنید؟ به هر حال من و دیگر خوانندگان وبگاه ایران آتا خوشحال میشویم تجارب خود را به اشتراک بگذارید. راستی یادمان باشد سعی کنیم درد به یادگار نگذاریم…
آريو
بنظر من ترس از سخنراني در جمع با چند مرتبه انجام اون از بين ميره. هرچند كه در اول كار بسيار سخت و ترسناك بنظر بياد كه براي منم پيش اومده. مساله خيلي مهم كه مي تونه تاثير زيادي داشته باشه تسلط بر مطالبيه گفته مي شه و تصوير سازي ذهني از نحوه ارائه قبل از ايراد سخنراني. يعني اون صحنه با هر تعداد جمعيت درون ذهن ببينم و خودمو در حال صحبت كردن تصور كنيم. تاثير فوق العاده اي داره.
بهی
باسلام
ای کاش میشد مثل دیل کارنگی کلاسی راه اندازی میکردن تا کسانی که عده اشون هم کم نیست مجبور به صحبت در جمع کلاس میشدن با تکرار این کار خیلی ها میتونستن استعدادهاشون رو نشون بدن
نرگس
سلام
تشکیل یک گروه10یا15 نفره توسط یک روانشناس خبره که تقریباً از نظر مشکلات شبیه هم هستن وحضور ما دراین جمع وبیان احساس وصحبت درمورد مسائل یاافرادی که مارا ناراحت کرده انداما نتوانسته ایم به طرف مقابل بگوئیم که باعث آزار ماشده گره های ذهنی ما را باز میکنددر نتیجه اعتماد به نفس ما افزایش پیدا میکند
نیلوفر
سلام دوستان
من مطالعه کتاب رویاهایی که رویا نیستند نوشته حسین عباسمنش و معصومه تیموری رو به شما توصیه اکید میکنم. و مراجعه به یک روانشناس.در مرحله اخر بدونید ادمیزاده همه اشتباه میکنند و اینکه موقع سخنرانی همه رو سیب زمینی تصور کنید.
سلما
سلام …من این مشکل دارم واین ترسم همراه بالرزش صداودستانم است ولی متاسفانه تاالان نتونستم باهاش کناربیام…
ناشناس
من هم در جمع دچار استرس می شم وهمه چیز یادم می ر ه.حق زیادی ازم تضعیف شده برا همین بیشتر سکوت می کنم وهمیشه دلم برا خودم می سوزه.