تقریبا همه ما در زندگی خود با به شیوه‌ای نداشتن اعتماد به نفس در انجام کاری خاص را تحربه کرده‌ایم و این حس را اینگونه دریافتیم که می‌خواهیم کاری را انجام دهیم اما عصبی می‌شویم یا احساس پریشانی به ما دست داده و یا در هنگام انجام آن احساس کردیم که توانایی انجامش را نداریم. این احساس‌ها ممکن است در شرایط مختلف برای افراد پیش بیاید، برای یکی در هنگام یک سخنرانی عمومی، برای دیگری هنگام ملاقات یک دوست از جنس مخالف یا حتی تعمیر ساده یک وسیله روزمره. اما برای رهایی از این وضعیت چه باید کرد؟

آیا می‌توان با آگاهی به جنگ کمبود اعتماد به نفس رفت و آن را از بین برد؟ پاسخ به این سوال تا حدودی مثبت است، البته به خود شخص نیز بستگی دارد که قبول کند می‌تواند این موضوع را به راحتی حل کند و زود دستپاچه نشود. به عبارت ساده‌تر شخص مورد نظر باید قبول کند که هیچ اجباری در کار نیست که او باید حتمآ با اعتماد به نفسی پایین زندگی کند و در بسیاری از موارد او توانایی تغییر شرایط را به اندازه کافی داراست.

اعتماد به نفس اکتسابی است و به مرور زمان می‌توان آن را افزایش یا کاهش داد. به طور کلی برخی افراد به مرور زمان، اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند که یک دسته از آن افرادی هستند که از استقلال در کارهای خود برخوردار نیستند. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که می‌تواند در خانواده‌ها رخ دهد و از همان کودکی زمینه ساز کاهش اعتماد به نفس در کودکان شود. خانواده‌ای را در نظر بگیرید که فرزندان تحت کنترل شدید پدر و مادر قرار دارند و والدین با ایجاد محدودیت‌های غیر ضروری رابطه فرزندان با محیط بیرون را محدود می‌کنند؛ فرزندان در این خانواده باید تسلیم بی چون و چرای پدر و مادر باشند که این موضوع زمینه ساز کاهش اعتماد به نفس آن‌ها در بزرگسالی خواهد شد، چرا که در کودکی نتوانسته‌اند مسئولیت‌پذیر شده و خودباوری را در خود تقویت کنند.

متن فوق بخشی از درس اول دوره اعتماد به نفس وبگاه درسنامه بود.